Слова
به سوی تو، به طرف کوی تو،
به پای جان آیم، به آرزوی تو،
مگر تو را جویم که جانفزایی
نشان تو گه از زمین گاهی ز آسمان جویم
رهی عجب پویم، ره تو میپویم، بگو کجایی
کی به جز به راه تو راه دیگر گذرم
به غیر نام تو نام دیگر نبرم
به دیدهی حیرت خموش و سرگردان،
به جستجویم
بیا به سوی من، بیا به سوی من
بیا به سویم
بیا به سوی من، فرشتهخوی من
فرشتهرویم
تویی در خیال من
باز آرمیده غزال من
ای جانپرور، بیا بار دگر
ببینمت یک نظر
به دیدهی حیرت خموش و سرگردان
به جستجویم
بیا به سوی من، بیا به سوی من
بیا به سویم
بیا به سوی من، فرشتهخوی من
فرشتهرویم
Written by: Abdolah Olfat, Majid vafadar