Lyrics

دو زلفونت بود تار ربابُم چه می خواهی از این حال خرابُم تو که با مو سر یر یاری نداری چرا هر نیمه شو آیی به خوابُم چرا هر نبمه شو آیی به خوابُم فلک در قصد آزارُم چرایی گلم گر نیستی خارُم چرایی تو که باری ز دوشم بر نداری میونه بار سر بارُم چرایی تو که نوشم نیی نیشم چرایی تو که یارُم نیی پیشم چرایی تو که مرهم نیی زخم دلم را نمک پاش دل ریشم چرایی نمک پاش دل ریشم چرایی خدایا داد از این دل داد از این دل که یکدم مو نگشتم شاد از این دل چو فردا داد خواهان داد خواهند بگویم صد هزارون داد از این دل چو فردا داد خواهان داد خواهند بگویم صد هزارون داد از این دل دلم دور است و احوالش ندونم کسی خواهد که پیغامش رسونم خداوندا ز مرگم مهلتی ده که دیداری به دیدارش رسونم خداوندا ز مرگم مهلتی ده که دیداری به دیدارش رسونم اگه دردُم یکی بودی چه بودی اگه غم اندکی بودی چه بودی ببالینم حبیبی یا طبیبی از این هر دو یکی بودی چه بودی ببالینم حبیبی یا طبیبی از این هر دو یکی بودی چه بودی ندونُم لخت و عریونم که کرده کدوم جلاد بی جونم که کرده بده خنجر که تا سینه کنم چاک ببینُم عشق تو با مو چه کرده بده خنجر که تا سینه کم چاک ببینُم عشق تو با مو چه کرده
Writer(s): Maghsadi Maghsadi Lyrics powered by www.musixmatch.com
instagramSharePathic_arrow_out