Songtexte

توی یک دیوار سنگی دو تا پنجره اسیرن دو تا خسته، دو تا تنها، یكیشون تو یكیشون من دیوار از سنگه سیاهه، سنگ سرد و سخت خارا زده قفل بی صدایی، به لبای خسته ی ما نمی تونیم كه بجنبیم زیر سنگینی دیوار همه ی عشق من و تو قصه هست قصه ی دیوار همیشه فاصله بوده، بین دستای من و تو با همین تلخی گذشته شب و روزای من و تو راه دوری بین ما نیست اما باز اینم زیاده تنها پیوند من و تو دست مهربون باده ما باید اسیر بمونیم زنده هستیم تا اسیریم واسه ما رهایی مرگه، تا رها بشیم می میریم كاشكی این دیوار خراب شه من و تو با هم بمیریم توی یك دنیای دیگه دستای همُ بگیریم شاید اونجا توی دل ها درد بیزاری نباشه میون پنجره هاشون دیگه دیواری نباشه کاشکی این دیوار خراب شه من و تو با هم بمیریم توی یک دنیای دیگه دستای همو بگیریم شاید اونجا توی دل ها درد بیزاری نباشه میون پنجره هاشون دیگه دیواری نباشه
Writer(s): Hassan Shamaizadeh Lyrics powered by www.musixmatch.com
instagramSharePathic_arrow_out