Letra

بهار دلکش رسید و دل به جا نباشد از آنکه دلبر دمی به فکر ما نباشد در این بهار ای صنم بیا و آشتی کن که جنگ و کین با من حزین روا نباشد صبحدم بلبل بر درخت گل (خدا) به خنده می گفت نازنینان را مه جبینان را (خدا) وفا نباشد اگر که با این دل حزین تو عهد و بستی حبیب من (آخ) با رقیب من، چرا نشستی چرا دلم را عزیز من از کینه خستی اگر که با این دل حزین تو عهد و بستی حبیب من (آخ) با رقیب من، چرا نشستی چرا دلم را عزیز من از کینه خستی بیا در بر من وفا یک شب ای مه نَخشب تازه کن، عهدی جانم که بر شکستی، که بر شکستی
Writer(s): Darivsh Khan, Malek Bahar Lyrics powered by www.musixmatch.com
instagramSharePathic_arrow_out