गाने

جانا به جز از عشق تو دیگر هوسم نیست
سوگند خورم من که به جای تو کسم نیست
امروز منم عاشق بی مونس و بی یار
فریاد همی خواهم، فریادرسم نیست
فریاد همی خواهم و فریادرسم نیست
در عشق نمیدانم درمان دل خویش
خواهم که کنم صبر ولی دسترسم نیست
خواهم که به شادی نفسی با تو برآرم
از تنگدلی جانا جای نفسم نیست
از تنگدلی جانا جای نفسم نیست
بی روی تو گل های چمن خار شمارند
در گلشن وصل تو غم از خار و خسم نیست
هر شب به سر کوی تو آیم منِ بی دل
آری صنما محنت عشق تو بسم نیست
آری صنما محنت عشق تو بسم نیست
در عشق نمیدانم درمان دل خویش
خواهم که کنم صبر ولی دسترسم نیست
خواهم که به شادی نفسی با تو برآرم
از تنگدلی جانا جای نفسم نیست
Written by: Benyamin Emran
instagramSharePathic_arrow_out