Video musicale

Video musicale

Crediti

PERFORMING ARTISTS
Ali Sorena
Ali Sorena
Performer
COMPOSITION & LYRICS
Ali Sorena
Ali Sorena
Songwriter
Ali Khoddami
Ali Khoddami
Lyrics
Saeed Dehghan
Saeed Dehghan
Composer
PRODUCTION & ENGINEERING
Ali Sorena
Ali Sorena
Producer

Testi

نه ترسیدیم از دار
نه خم شدیم رو به جَباران
نعره کشیدیم مست و بیدار
چه گرد و خاکی به پا کرد فرار یاران
همین گذشت پشتِ پرده
وصف حالِ ما نَبرده
کارد رو فرو کردیم تا ته توی صحنه
دشمن هنوز پی بخیه می‌گرده
یا زیرِ دست و پای هم پاره مُردن
یا سگ نگهبانِ کاخ لردشونن
این گوسفندها عاشق صدای گرگن
خارتون رو گاییدم بمونه گل تهش
شرح حال ما رقص رو لب تیغ بود
اما کار شما کاسب‌ها، یه تبلیغ
بنویس تو تاریخ تا که یادتون بمونه
اعتبارتون به خون‌ئه
وصله، بالتون به لونه
اعتقادتون به نونه و نقابتون و
خون زنده‌ها رو زنده بو بکشید هار و پاره پوره
تا بوسه‌ی باد و این اجتماع سوخته
لباس هر کی غیر زنده‌ها رو بتکون
که تو حجاب نمی‌ره ذهن پاک و زنده‌خو
ها؟ هار و قصه‌گو باش، بیداره شعرِ خون
ما تولدمون تو عشق ماشه بود و پوکه
تو طول ننه بابات لاشه بود و خوک
من هنوز کارده تنم با من
با من دَم از امنیت جاده نزن
ماها باج ندادیم، شما رو راهت ندادن
بفهم فرق مجرم و غیر مجازو، نفهم
ده تا
ده تا مثل من بس واسه ریختن
اگه یه تنه ریز به کاخ بزنن، هفت تا
هفت تا مجوزو بکن هفت سوراخت لاشی
کسی نمی‌گه تا کجا داد بزنم ببین
یه شعر شدم راوی باد و
زمانو نجات دادم از دست ثانیه‌ها
تنهایی راه و بداهگیم رو گم کردم
اونجا که از ترس دادم به هر قافیه جا
یه روزی می‌فهمی مفهوم زندان رو
که چالت بکنن تو تبانی آزادیت
تو نه گریخته شدی از جایی و نه به جایی‌ـ
کشیده‌شدی غیر این اتاقی که داری
تو این قهقهرا، خونه کفن احمق‌هاست
می‌زنه مخبر از خون جسد شرخرها
به خیلی‌ها می‌شه رسید ته خط‌های ممتد
به ما می‌شه رسید از بوی دهن کرکس‌ها
تو این کویر خون‌آلود‌ـ
من آویز صلیب تنم
منتظرن بشکنه به شونه سرم‌ـ
کرکس‌های قبیله
خلاء، بودی و رهام کردی وسط بوران
می‌خونم با زخم مطرودان
من دیوونه‌تر از اون‌هام
میام پایین از این صلیب سوزان
تو این کویر خون‌آلود‌ـ
من آویز صلیب تنم
منتظرن بشکنه به شونه سرم‌ـ
کرکس‌های قبیله
خلاء، بودی و رهام کردی وسط بوران
می‌خونم با زخم مطرودان
من دیوونه‌تر از اون‌هام
میام پایین از این صلیب سوزان
تخم تکرار خریت نوجوونی‌هاتو داری
وقتی منفعتت پاپیچت می‌شه
من زندگیم یه کارناوال از غلطه
ولی حق رو کی گارانتی بهت می‌ده؟
پرتم از تو گله سرد و بی‌نفوذ
اما بیت‌هام آتیشت می‌ده
یه غول تنها، نه همسرم نه دوست
نه داداشی‌ام دیگه
اما عادیه دیگه
ها؟
عادیه تا مرگو می‌گام
توو تخیل جمعیتون نیستم تو خر بازی‌هام
با سطل خالی می‌پاشم رنگ رو دیوار
در میاد همیشه یه نقش رو شیار
یه مرد با یه تاج خار رو سرش
می‌زنه پُک به سیگار
می‌گه: ایده‌ات واسه فردا چی‌هاست؟
راه میرم بلند
می‌گم: آدما یه ثانیه هیچ کاری نکنن تموم شه
می‌گه: هو! چه خبرته! مگه سگ زده بهت؟
می‌گم: تو دیگه چرا زور تو غبغته؟
صبحو می‌فروشی ولی هنوز شب تنته
خیره می‌شه قفل، یه لحظه به در
می‌گه: گرمه چقدر
می‌بُرم با قیچی یه تیکه هوا
می‌دم بهش مکث می‌کنه
می‌گه: توش درده چقدر
ما درد می‌کشیم
ما زخمی و تیر خورده و سیر
از هر کی که هست
از هر کی که نیست
می‌گه: یه خبر ترسناک واسه همیشه‌ی شوم
شما تازه زدید وسط رویه پوچ
این آخرین وسوسه سرودمه به زنده‌ها
لا برده‌های مُرده عفونت یه اجتماع
بذار صعود بکنن به عمق عقده‌هاشون
اونا نفهمیدن چیه سقوطتون به ارتفاع
ارتفاع تلخ تنتون، بگو باشن منتظر تا در بزنن
باشه یاد تاریخ این هدفگیری
که چطور با تانک گذاشتیم تو قلب مگس
تو این کویر خون‌آلود‌ـ
من آویز صلیب تنم
منتظرن بشکنه به شونه سرم‌ـ
کرکس‌های قبیله
خلاء، بودی و رهام کردی وسط بوران
می‌خونم با زخم مطرودان
من دیوونه‌تر از اون‌هام
میام پایین از این صلیب سوزان
بگید از کشته‌های سفره
از این خون آسمون، صورت سرخ زمین
با همه ضرورت قامت شکسته‌تون
بزنید تو قلب درشت قبیله‌تون
بگید از دروغ جمع لاغر و تنهاتون
از لکه‌های خون رو دامن سرمایه
از مرگ سادگی، از حیرت آزادی و
از ترکیدگی چرک تاول فرداتون
از اون‌ها که حذفن از دسته و سازش
از مدرسه اداره، مسجد و دانشگاه
از ما که عضو نشدیم تو بیماری جمعیتون
کشیدیم تهمت این بیماری رو تا اصلاح
بی‌لباس معامله لخته می‌ره سرما رو
یه تن تیکه موند واسش، تخم کینه همراهش
حتی عشقو نخواست تو معامله‌هاتون
یه نه محکم ساخت به کسکشیِ دلال
بگید که زندگی همینجاست
بیرون از کمان ساعت، کشیدگی فردا
میاد به سمتت و هنرمند همینجاست
که نمی‌دونه کِی و کجا کشته می‌شه اما‌ـ
زیادن اون‌ها که غرقن توی لیست نظام‌های سلطه‌تون
یه مشت کاسه‌لیس مجبور
بگید از صداها، از نگاه‌های مجروح
خودکارهاتون، باتوم‌ دست پلیس‌های سرکوبه
خط‌های قرمز و مرزها رو بردار
هنر نیست ابزار امنیت، دلال
هم تو کار ما پیدا نشد طی این چند سال
ما دردیم این‌ها اشراف، به ما نگید همکار
اگه فقط یه کم جر می‌خوردید عین زنان حاشیه
می‌دیدید زندگی مهمه
توو زمین استبداد زیر آلت استعمار
از واژن شَهرت جمع کن سقط دین و دینتو
بخون واسه اون‌ها که طرفدارتن، هی
اینجا واقعیه، خطرناکه شر
گوشی دستته؟ این رو با اربابتم
اسلحه واسه ما مفهوم بود، نه ابزار رقص
طرفم بی‌یاور، با یه قشون تا ته
لا دندونم جنازته
خودتون به گا می‌رین و کاسبتون پارست
انقده فشار نده خودکارو، پاره شد اون کاغذ
افق زندگی از دل یه رخداده
اونجا که بهت می‌گن دیوونه، بِرون سمتت اینه
که با تار و پود بزنی بیرون از هر سنگر
جنگو یاد بگیر تا گم نشی تو جنگل
ادامه بده حتی به زور هم که می‌شه
گند بزن خوبه، بدون بعدش می‌شه
مثل من که کرکس رو دیدم یه پروانه
همین مستی، مسیر من رو کشوند سمت پیله
گند پشت گند، اضطراب پر از صدام
لای یه مشت موش موذی عمق لحظه‌هام مُرد
چقدر باید پرت می‌بودم
که از لاشه گذشتم اعتراف کنم به لاشخور
به دندون کشیدن لاشه‌هامو شاد
خوک‌های ترسوی بی‌عرضه و توان
اما مهم نیست، همین یه راه تازه ساخت چون‌ـ
هنر من همیشه از لای ضایعات بود
لاشخورهای بی‌کیفیت
رو بلندای رشد بکشیدم
نه میمیرم، نه برمیگردم
بهتره از پشت بُکُشیدم
از این لحظه هر کی ضده، به گا رفته صاف
و هر واژه‌مون رو به حساب جنایت بذار
می‌گامتون دونه‌دونه مثل سابق
و بهتره که بیاید با این حسادت کنار
Written by: Ali Khoddami, Ali Sorena, Saeed Dehghan
instagramSharePathic_arrow_out

Loading...