歌詞
آه ای رفیق
از چه فراموش کردهای
آه ای رفیق
آن را که نقد هستی خود پاک باخته
آن را که غم خریده و شادی فروخته
آن را که چون شراره به یک لحظه سوخته
اما به حال سوخته یک عمر ساخته
اما به حال سوخته یک عمر ساخته
آه ای رفیق
آه ای رفیق
نان گرم سفرهام را
با تو قسمت کردم ای دوست
هر چه بود از من گرفتی
غیر آه سردم ای دوست
آه ای رفیق
آه ای رفیق
دشمن من بودی ای رفیق رهم
دشمن این قلب پاک و بیگنهم
نام تو فانوس هر مسافر شب
از چه نتابیدی بر شب سیهم
آه ای رفیق
آه ای رفیق
دشمن من بودی ای رفیق رهم
دشمن این قلب پاک و بیگنهم
نام تو فانوس هر مسافر شب
از چه نتابیدی بر شب سیهم
آه ای رفیق
آه ای رفیق
آه ای رفیق
آه ای رفیق
Written by: Adhami Adhami


