Tekst Utworu

رفتم به سوی خونه خونه بود آشیونه دیدم درها بسته پنجره ها شکسته کوچه ها همه ساکت صدای بچه ها نیست نگاه ها همه سرد دیگه اون خنده ها نیست دیدم یک پیر خسته کنج دیوار نشسته گم شده تو خیالش باده به دست و مسته (میخونه) همه همه منتظر، نشستن تا که خدا بفرسته از اون بالا، ی ی ی ی هم صدا شاید که ما دوباره بشنویم بچه ها رو بشکنیم این سکوت باز کنیم این درا رو شاید که ما دوباره بشنویم بچه ها رو بشکنیم این سکوت باز کنیم این درا رو همه همه منتظر ، نشستن تا که خدا بفرسته از اون بالا، ی ی ی ی هم صدا شاید که ما دوباره بشنویم بچه ها رو بشکنیم این سکوت باز کنیم این درا رو شاید که ما دوباره تو هر شعر و ترانه بشنویم از عاشقی شمع و گل و پروانه شاید که ما دوباره بشنویم بچه ها رو بشکنیم این سکوت باز کنیم این درا رو شاید که ما دوباره تو هر شعر و ترانه بشنویم از عاشقی شمع و گل و پروانه شاید که ما دوباره بشنویم بچه ها رو
Writer(s): Siavash & Brian Wayy Lyrics powered by www.musixmatch.com
instagramSharePathic_arrow_out