Letra

افسرده از این عشق رسوا میروم دلخسته از این بار غمها میروم تنها شدم تنهای تنها میروم ای با دل دیوانه من آشنا ای از من و افسانه های من جدا تنها شدم . تنهای تنها میروم ای همه خواب و خیالم خواهم که بازآیی کنارم روشن کنی شبهای تارم بی تو من کسی ندارم بیا دگر که بیقرارم دور از تو امیدی ندارم چشم مرا از گریه دریا میکنی با آشنا بیگانگیها میکنی با من چرا امروز و فردا میکنی؟ از زندگی سیرم مکن ای بیوفا آتش مزن قلب پر از عشق مرا با من چرا امروز و فردا میکنی؟ ای همه خواب و خیالم خواهم که بازآیی کنارم روشن کنی شبهای تارم بی تو من کسی ندارم بیا دگر که بیقرارم دور از تو امیدی ندارم
Writer(s): Parviz Maghsadi Lyrics powered by www.musixmatch.com
instagramSharePathic_arrow_out