Letra

آرام جان از عشقمان چیزی نمانده دوری تو جان مرا به لب رسانده بی آشیان از غم تو ویرانم در این هوا بغضی پر از تکرارم در این هوا بغضی پر از تکرارم ... آرام جانم میرود از سینه جانم میبرد آتش و خاکستر شدم آخر نماندی باران عذابم میدهد دریا عذابم میدهد از ماه تنهاتر شدم آخر نماندی آرام جانم میرود از سینه جانم میبرد آتش و خاکستر شدم آخر نماندی باران عذابم میدهد دریا عذابم میدهد از ماه تنهاتر شدم آخر نماندی آخر همان شد که نباید میشد آه آخر همان رفت که نباید میرفت بی آشیان از غم تو ویرانم در این هوا بغضی پر از تکرارم در این هوا بغضی پر از تکرارم ... آرام جانم میرود از سینه جانم میبرد آتش و خاکستر شدم آخر نماندی باران عذابم میدهد دریا عذابم میدهد از ماه تنهاتر شدم آخر نماندی آرام جانم میرود از سینه جانم میبرد آتش و خاکستر شدم آخر نماندی باران عذابم میدهد دریا عذابم میدهد از ماه تنهاتر شدم آخر نماندی
Writer(s): Ali Azami, Hamed Samagh Abadi, Hamid Hiraad, Milad Farhoodi, Mohamadreza Rahnama, Mohammadreza Rahnama Lyrics powered by www.musixmatch.com
instagramSharePathic_arrow_out