Letra

برگرد عزیزم که مرا هم نفسی نیست در خونه ویرونه دل بی تو کسی نیست نه یادی ز کسی میکنه نه بی تو هوسی میکنه دل دیوونه ای که زدی شکستی صدا صدای پای تو شد هوا همش هوای تو شد خدای اون فقط تو شدی و هستی رسم روزگار همینه درد انتظار همینه من می دونم و تو می دونی که باز می دونم که هستم تموم عاشقا میدونن تو کار عاشقی می مونن من می دونم و تو می دونی که باز می دونم که هستم بیا تا که در این خونه برای تو کسی هست بیا تا که دلم بدونه که فریاد رسی نیست بیا ای که به غیر از تو مرا هم نفسی نیست بیا تا که دلی هستو در اون دل نفسی نیست فریاد ز دستت بیداد ز دستت رهایی که ندارم من از چشمای مستت بر گرد عزیزم که مرا هم نفسی نیست در خونه ویرونه دل بی تو کسی نیست نه یادی ز کسی میکنه نه بی تو هوسی میکنه دل دیوونه ای که زدی شکستی صدا صدای پای تو شد هوا همش هوای تو شد خدای اون فقط تو شدی و هستی رسم روزگار همینه درد انتظار همینه من می دونم و تو می دونی که باز می دونم که هستم تموم عاشقا میدونن تو کار عاشقی می مونن من می دونم و تو می دونی که باز می دونم که هستم بیا تا که در این خونه برای تو کسی هست بیا تا که دلم بدونه که فریاد رسی نیست بیا ای که به غیر از تو مرا هم نفسی نیست بیا تا که دلی هستو در اون دل نفسی نیست فریاد ز دستت بیداد ز دستت رهایی که ندارم من از چشمای مستت رسم روزگار همینه درد انتظار همینه من می دونم و تو می دونی که باز می دونم که هستم تموم عاشقا میدونن تو کار عاشقی می مونن من می دونم و تو می دونی که باز می دونم که هستم فریاد ز دستت بیداد ز دستت رهایی که ندارم من از چشمای مستت فریاد ز دستت بیداد ز دستت رهایی که ندارم من از چشمای مستت
Writer(s): Ali Babak Afshar Lyrics powered by www.musixmatch.com
instagramSharePathic_arrow_out