Letra

یک یک دو دو هشت میگه که: بعضی وقتا بعضی از آدما میبَرنت تو یه مرحله جدیدی از زندگی خب این خیلی هم خوب اما اگه تو اون مرحله تنها ولت کنن این بده این واقعاً بده من که مالِ پرواز نبودم خب چرا بالامو وا کردی؟ چرا قبلاً تو خوب بودی ولی حالا باهام سردی تو که دَم از معرفت میزدی چرا انقده نامردی؟ ها من که مالِ پرواز نبودم خب چرا بالامو وا کردی؟ چرا قبلاً تو خوب بودی ولی حالا باهام سردی تو که دَم از معرفت میزدی چرا انقده نامردی؟ ها دوباره خسته ام ا مردُم شهر خسته از اون که تو میخوای بشی و من خودشم دوباره رفتم پیِ الکل و سیگار اوف کی میخواد منو جمع کنه شب دوباره بساط جنس رو جنس و سرفه دوباره بساط بیداری و فِسی تو مورفین خب رقیب زیاده ولی نمیرسه به پام گل سیگاریو کسی هی لاشو باز میکردی هی میخوردم افسوس من هی میدیدی حرص میخوردم هی انجام میدادی مخصوصاً اینه که چرا پایِ تو بشم چهل کیلو بذار لااقل حال کنیم از سوختن باز دمَ غریبه ها گرم ما رو رنگ کردن ولی نفروختن حالا بگو برنامه چیه ما گندشو دراریم تو عینِ من نمیشی چون استیل گنگشو نداری شهری نمونده کُسهای تنگشو نَگاییم گل میزنیم که بیخودی سنگشو نساییم بگو برسونن بهم یه کار غلیظ که نمیرسه به مقصد میدونی بارِ مریض ما تو زدن و کردن کُس خوار حریف پس توی اون کوچه قدیمی دیگه جایِ من نیست من که مالِ پرواز نبودم خب چرا بالامو وا کردی؟ چرا قبلاً تو خوب بودی ولی حالا باهام سردی تو که دَم از معرفت میزدی چرا انقده نامردی؟ ها ببینم به نظرِ شما آدما بدونِ هواپیما و وسایل ممکنه بتونن پرواز کنن؟ اومم از نظر من ممکنه ممکنه مطمئن نیستم اما چیزی که مطمئنم اینه که اگر هم بخوان پرواز کنن باید تنها پرواز کنن میخوام تنها بمونم با اینکه خب تنهایی روحمو تاریک میکنه من دیگه اونجا نمیرم برو کُسشراتو بردار کلیدِ خونمو داری که خودت ترسِ از دست دادنِ تو از غمِ نبودنت خب سخت تره به نظرم یکی تو رو نشناسه اصلاِ خوشبخت تره من که مالِ پرواز نبودم خب چرا بالامو وا کردی؟ چرا قبلاً تو خوب بودی ولی حالا باهام سردی تو که دَم از معرفت میزدی چرا انقده نامردی؟ ها میگن کبوتر با کبوتر باز با باز اما میتونه شرط پرواز تنهایی باشه چطور موقع مرگ باید تنها باشی یعنی داری میمیری رو میگم باید تنها بری اون دنیا دیگه درسته؟ پس ببین رفتن اصلاً تنهائیه چون اون هم بیاد که نمیشه، تو رفتی میشه؟ نه نمیشه ما سال هاست تنهاییم چون صدرو چسبیدیم ببین خونه کاروانسرا نی که حد و مرز میدی حواستو جمع کن، پادگان نیست که ما سال هاست یه چیزی میزنیم میخوابیم نزنیم بیداریم ما سال هاست که این کاپ عن دستمونه نه به کسی میدیمش نه زمین میذاریم ما سال هاست همینیم بالاییم ولی ثبات نداریم و بالانس ندیدیم سهم پروازِ من از، سهمِ راه رفتنِ تو بیشتره حقِ من دستت نباشه حق تو نه دستِ من نیست ولی باز نیشِ تو از نیشِ من نیش تره بهتره این بحث اصلاً بیش از این پیش نره من که مالِ پرواز نبودم خب چرا بالامو وا کردی؟ چرا قبلاً تو خوب بودی ولی حالا باهام سردی تو که دَم از معرفت میزدی چرا انقده نامردی؟ بی معرفتیِ آدما به هم فرصتِ تنهایی میده و تنهایی جرعت پروازه میشه از تنهایی یه پرنده شد و پرواز کرد Ye Men میخواستم اینجاشو دیگه چیزی نگم حالِ سازه رو ببرید، ولی نشد دیگه گفتم حالا حالِ سازه رو هم گوش ببرید، خلاص
Writer(s): Amir Tataloo, Niavash Lyrics powered by www.musixmatch.com
instagramSharePathic_arrow_out