Tasnif-e-Raz-e-Nahan

بخـت از دهان دوست نشانم نمیدهد

بخـت از دهان دوست نشانم نمیدهد

دولـت خـبر ز راز نهانـم نـمیدهد

از بهر بوسهای ز لبش جان همیدهـم

اینـم هـمیسـتاند و آنم نمیدهد

مردم ز انتظار و در این پرده راه نیست

یا هسـت و پرده دار نشانم نـمیدهد

زلفـش کشید باد صبا، چرخ سفله بین

زلفـش کشید باد صبا، چرخ سفله بین

کان جا مـجال باد وزانـم نـمیدهد

کان جا مـجال باد وزانـم نـمیدهد

کان جا مـجال باد وزانـم نـمیدهد

گفتم روم به خواب و ببینم جمال دوست

گفتم روم به خواب و ببینم جمال دوست

حافـظ ز آه و ناله امانـم نـمیدهد

حافـظ ز آه و ناله امانـم نـمیدهد

حافـظ ز آه و ناله امانـم نـمیدهد