Lyrics
خوش برو رو
دور تو بگردم بمانی شب و روز
به کدام ساز برقصم برایت تو بگو
لیلای من
زیباتر از آن نیست شود شیدا دلم
بردی آرام و قرار از دل من ای وای من
دیوانه منم
چون شمع بسوزان که پروانه منم
حالم خراب است خود میخانه منم
خوابم نبرد
تا دست به زلفان سیاهت نرود
جز تو هیچکس نتواند گل این خانه شود
دیوانه شوم از رخ زیبای تو بانو
حوا شوی آدم درآید به زانو
شیرین تراز آن نیست که دلبر تو باشی
من باشم و می باشد می خانه تو باشی
دیوانه شوم از رخ زیبای تو بانو
حوا شوی آدم درآید به زانو
شیرین تراز آن نیست که دلبر تو باشی
من باشم و می باشد می خانه تو باشی
چه بگویم به تو که کنج دلم جا داری
دل دریا رخ زیبا چشم شهلا داری
من که از اینهمه زیبایی تو در عجبم
آنچه خوبان همه دارند تو یک جا داری
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
کاش بمانی و ببینی حال این دیوانه را
من برای بودن تو هر چه خواهی میدهم
تو بمان که جان تازه میدهی این خانه را
دیوانه شوم از رخ زیبای تو بانو
حوا شوی آدم درآید به زانو
شیرین تراز آن نیست که دلبر تو باشی
من باشم و می باشد می خانه تو باشی
دیوانه شوم از رخ زیبای تو بانو
حوا شوی آدم درآید به زانو
شیرین تراز آن نیست که دلبر تو باشی
من باشم و می باشد می خانه تو باشی
Written by: Hamed Abdollahi, Mehdi Gram


