Lyrics

آسمان ابریست از آفاق چشمانم بپرس ابر بارانیست از اشک چو بارانم بپرس تخته ی دل در کف امواج غم خواهد شکست نکته را از سینه سرشار توفانم بپرس نبودی و نشنیدی دلم به گریه نشسته میان خاطره هایت چه کرده ای که پس از تو به هر کجا که تو بودی غمی نشسته به جایت؟ کجای این شب هجران کجای این همه راهی که از دریچه چشمت نمیرسم به نگاهی؟ در همه لوح ضمیرم هیچ نقشی جز تو نیست آن چه را میگویم از آیینه ی جانم بپرس آتش عشقت به خاکستر بدل کرد آخرم گر نداری باور از دنیای ویرانم بپرس بگو که از غم عشقت چگونه جان برهانم؟ چگونه این همه غم را به هر طرف بکشانم؟ نه پای رفتن از این جا، نه طاقتی که بمانم چگونه دست دلم را به دست تو برسانم؟
Writer(s): Amin Attai, Gholamreza Sadeghi, Gholamreza Tarighi, Hossein Monzavi, Mehrdad Alemi, Meysam Meroseti, Niloofar Mohebi, Pedram Feiyousefi Lyrics powered by www.musixmatch.com
instagramSharePathic_arrow_out