Lyrics
حسرت
نمی خواستم خورشیدو ازت بگیرم
نمی خواستم آسمونت ابری باشه
نمی خواستم که چشات بارونی و سرد
سهم تو گریه باشه، بی صبری باشه
آرزوم بوده که آسمون تو شب ها
برا تو یه سقف پُرستاره باشه
روی طاقچه ماه برات مثل یه آینه
کهکشونا هم برات گهواره باشه
نازنین!
من اگه تاریکم غمی نیست
تو به فرداها به روشنی بیندیش
همه ی پنجره ها ارزونی تو
به جهانی خوب و دیدنی بیندیش!
نمی خواستم خورشیدو ازت بگیرم
نمی خواستم آسمونت ابری باشه
نمی خواستم که چشات بارونی و سرد
سهم تو گریه باشه، بی صبری باشه
دخترم! دلخوشیِ بابا همیشه
به گل افشونی لبخند تو بوده
خودش آشنای پاییزه وُ اما
برا خاطر تو از بهار سروده
خودش آشنای پاییزه وُ اما
برا خاطر تو از بهار سروده
نازنین!
من اگه تاریکم غمی نیست
تو به فرداها به روشنی بیندیش
همه ی پنجره ها ارزونی تو
به جهانی خوب و دیدنی بیندیش!
Written by: Mohammad Pourrezaei


