Lyrics

از توی پنجره بازم میبینم کوچه رو خیسه دست بارون رو تن خیابونا شعر مینویسه روی دیوار اتاقم صورتت نقاشیه هیچ شبی نمونده هیچ وقت نور میاد فردا میشه من میشم محو چشات وقتی که آفتاب میزنه رویاهام ماسه ایه موج که بیاد آب میبره اشک روی گونه هات لطیف تر از خواب شبه برای تو مردن و زنده شدن کار منه قلب من شیشه ایه، تو با نگات سنگ میزنی تا میاد خاطره هات، یادم بره زنگ میزنی ناراحت این نبودم، که شبام سیاه باشه اگه ماه من بمونی، به شبام رنگ میزنی از توی پنجره بازم میبینم کوچه رو خیسه دست بارون رو تن خیابونا شعر مینویسه روی دیوار اتاقم صورتت نقاشیه هیچ شبی نمونده هیچ وقت نور میاد فردا میشه من میبندم چمدونو تو گوشم سوت قطاره میرم و دور میشم مثل بادی که خونه نداره خونه نداره قلب من شیشه ایه، تو با نگات سنگ میزنی تا میاد خاطره هات، یادم بره زنگ میزنی ناراحت این نبودم، که شبام سیاه باشه اگه ماه من بمونی، به شبام رنگ میزنی
Writer(s): Mohammad Salmanighahyazi Lyrics powered by www.musixmatch.com
instagramSharePathic_arrow_out