Agar Namaani

با برق چَشمت در دلم

آتَش به راه اَنداختم

از چال روی گونه‌ات

خود را به چاه اَنداختم

عاشق شدم یعنی که من

در فکر پایان نیستم

شاید بمیرم از غَمَت

اما پشیمان نیستم

گفتم اگر نمانی

دنیا جهنم می‌شود

با هر قدم که میروی

از عمر من کم می‌شود

گفتم اگر نمانی

این خانه ویران می‌شود

سخت است دل کندن ولی

جان کندن آسان می‌شود

می‌دانم این را می‌روی

می‌دانمو می‌خواهَمَت

من عاشقی‌ها می‌کنم

یا با خودَت یا با غَمَت

قمار کردم چَشم را

در چَشم تو انداختم

من شرط بستم رو خودم

رفتی خودم را باختم

گفتم اگر نمانی

دنیا جهنم می‌شود

با هر قدم که میروی

از عمر من کم می‌شود

گفتم اگر نمانی

این خانه ویران می‌شود

سخت است دل کندن ولی

جان کندن آسان می‌شود