Lyrics

آوای شب (عماد رام) وقتی شب میشه باز تو این دل من، غصه جون میگیره ای خدا. مرغ یاد او، باز تو این دام غم، آشیون میگیره ای خدا. دست آه من، دامن زمین و آسمون میگیره ای خدا. هرجا میرسه، از اون نامهربون یه نشون میگیره ای خدا. شب وقتی که در میزنه، آفتاب میره بالای بوم، ناقوس خطر میزنه، خدا... روز مثل یه مرغ اسیر، در زیر شکنجه ی شب، جون میکنه، پر میزنه، خدا... در این سیاهی شب، بسوی تو نگرم. تویی تویی تویی ستاره ی ... سحرم! وقتی شب میشه باز تو این دل من، غصه جون میگیره ای خدا. مرغ یاد او، باز تو این دام غم، آشیون میگیره ای خدا. دست آه من، دامن زمین و آسمون میگیره ای خدا. هرجا میرسه، از اون نامهربون یه نشون میگیره ای خدا. شب وقتی که در میزنه، آفتاب میره بالای بوم، ناقوس خطر میزنه، خدا... روز مثل یه مرغ اسیر، در زیر شکنجه ی شب، جون میکنه، پر میزنه، خدا... . در این سیاهی شب، بسوی تو نگرم. تویی تویی تویی ستاره ی ... سحرم!
Lyrics powered by www.musixmatch.com
instagramSharePathic_arrow_out