制作

出演艺人
Mahya Hamedi
Mahya Hamedi
表演者
作曲和作词
Mahya Hamedi
Mahya Hamedi
词曲作者
Amir Hossein Talebi
Amir Hossein Talebi
词曲作者

歌词

منگ منگم، انگار سه تا مرد جنگی تو سرم می جنگن
چشمام دو دو می زنن، واسه یه لحظه خواب قتل می کن
خون داغی تو تنم جاری شده، جوش و خروشی می کنه
کل شهر دور و برت از داغ دل کِل می کشه
مثل بی کس ترین جاشوی دریا که غروب
شرمش رو زیر پا می ذاره و روی لِنجش می رقصه
شورش تیر و تفنگ رو ول کردم که (هرچی می خواد) غوغا بکنه
دنبال تو می دوم و غول جنگ پشت سرم ارابه می کشه
هر چی دریا، نخل و خرما، هرچی موج و قایقه
هم صدای من ضجه می زنن تا از رفتنت دست بکشی
سرزمینم، لشکرم، تمام سپاهم قبضه ته
قلب سربازهای جبهه بندِ لحظه نگاهته
عزیزم چشم دیدن هیج رنگرزی رو ندارم
که به بخت آدم ها رنگ نیلی می زنند
یک دستم نی انبون و دست دیگه م کاسه آبه تا پشت سرت بریزم
از پشت بوم برات ساز می زنم تا برگردی و نگاهم کنی
ای (درخت) کُنار قد بلندم، ای نُت همراه صِدام
متنفرم که ببینم این بحران روی تو رو از نگاهم می دزده
هر چی دریا، نخل و خرما، هرچی موج و قایقه
هم صدای من ضجه میزنن تا از رفتنت دست بکشی
سرزمینم، لشکرم، تمام سپاهم قبضه ته
قلب سربازهاي جبهه بندِ لحظه نگاهته
Written by: Amir Hossein Talebi, Mahya Hamedi
instagramSharePathic_arrow_out

Loading...