制作
作曲和作词
Ahdi Khalili-Sangsari
词曲作者
歌词
هستیم تا شک هست
تا بحث و فراتر از این تن هست
تا بشه این تنُ ترک کرد
نه مصرف میشیم نه تلف
هرچند توو این تضاد ها قرقن
مثل خلوص با کذب. کدوم باشه؟
زبونِ قاصرُ میفهمه اون قورباغه ؟
چی شد مثالِ همت توو مور باشه؟
ابهت چی؟ به کوه چه غرور باشه؟
خلق چیه؟ نیرو جون داره؟
اونجاست که میفهمیم هیچ هم وجود داره؟
شدی از بود و نبود و نبوغ عاجز چن
نقشه که میخواد نقاشو وضف کنه
یا درک. شده جاریی که میخواد افکارو درج کنه
با زمان دید
چیزی که وابسته ست به زمان نمیتونه زمان و خلق کنه
پس
یه چیز بالاتر هست قطعا.
اومدم از دنیا رد شم. دربست؟ گاهی
گاهی هم بازه
مثل این دنیا متکی به زمانه
اگه بخوای حالو بگم بسته ست
خودم و آگاهی که این رفتن برگشت نداره
گاهی هم گیره دستم
به جهان
اگه بخوام وصل شم بچه ام صداش میزنه دائی.. سر زن
که این حمله ست
منم مثل اون ثبتام
گنده ش هم اگه رسید با کم داری کند رفت
نه مثل دشمنی که تو سربازی خسته س
حالا میپرسه
زنم یا مردم؟
زن باشی دنیای
حق داری در بطن
هی لخت شدی و هی نقاشیت کردم
مرد باشی دیدیم همون جهانی
برزخ و تش همونه اگرم نفهمیدی برگرد
بحث فهمیدنه ولی سفسطه ست
نفهمیدن حرف زدنه که مسخره ست
لفظا مثل وعده ها ول معطلان
خنده داره نتیجه ها قهقه ست
رو صحنه رفتم با کله هم دست زدن
مثل وطنم از افقام سر زدم
نبضم ضرب و وزنش رو عقربه ست
وقت رفتن برسه نخواه برگردم
مرد تک این ره برزخام
اصلام وصل به این تن تا ترکم پس
ادامه ش میشه تنها ضمانت ازت
ادامه ست و ضمانتِ رفتنم
همچون موندنم
مثل حرفم حق
این داستان نوشته نمیشه از اول
میگم ته نداره میخونم ازل
اصلا فهمت چیه از اثر؟
Written by: Ahdi Khalili-Sangsari