制作

出演艺人
Bahram
Bahram
表演者
Ali Sorena
Ali Sorena
表演者
作曲和作词
Bahram
Bahram
词曲作者
Ali Sorena
Ali Sorena
词曲作者
Bahram Nouraei
Bahram Nouraei
作词
Ali Khoddami
Ali Khoddami
作词
Peyman Tavakoli
Peyman Tavakoli
作曲
制作和工程
Peymandegar
Peymandegar
制作人

歌词

عقل و احساس و همه حواس
همه به کار، ای امان از این روزگار
که تو چنگش اسیرم
اسیرم، اسیرم، هی اسیرم
خواب به چشامون حرومه
بس که زیبا شده زشت
شب تو وجودمه، تومه
دلم سیاهه به عشق
بذر ما خوب و گرونه
ذهن‌تون قابل کشت
دست ما داس زمونه
وقتشه یه فصل تازه نوشت
انگا داشتنم زوره
نمی‌خواستنم خوبه
هلی‌کوپترم تو مه‌ـ
پی ریش سوخته‌ی شیخ
هنوز می‌چکه خون از دندونِ
خفاش‌های غار بهشت
ولی ماییم حقیقت شورش
جوری که ندیده کسی به چشم
ریگی ببینیم به کفشی که پاته
یه چیزی می‌گیم بهت نمی‌ره یادت
جوابش هرچی که می‌خواد هم باشه
سوال‌ها بدجوری می‌کننت ساکت
نه می‌خوام تهدید کنم، نه خواهش
نه می‌خوام تغییر کنه نگاهت
ببینیم کسی رو تو راه مانع
رسیدگی می‌شه سریع به حسابش
منم و تیغ صدام، کسی نمی‌شینه جام
فرقی نمی‌کنه رویی یا زیر نقاب
یاغی‌ها یار، ما تاریک‌تریم از سمت تیره ماه
می‌گیره پشتتو کی؟ می‌بینیم کلشو ریز
با سورنا سر قرار تو عمق فاجعه
ساعت گرگ و میش
عقل و احساس و همه حواس همه به کار
ای امان از این روزگار، ما هنوز تو جنگیم
تا بهار کلی مونده راه
کلی نهال تو سرمای این شب تار تو خاک کردیم
نه قیل و قال کردیم، نه کسی رو خوار کردیم
فقط گذار کردیم، همه رو دچار کردیم
تو ما رو نمی‌شناسی، تو ما رو نمی‌فهمی
ما یا جایی نمی‌ریم، یا بریم برنمی‌گردیم نه
نه پشت کسی زدیم به راه
نه کسیه پشتمون؛ بذار‌ـ
ببینیم کیه طرف ما؟
نباشیم می‌ره این طرف به گا
تنهایی جفت کردی با تاج
لای دیوارهای ریخته وسط خاک
پنجره رو نگه داشتی به زور
به اربابت می‌گی دَرَم بذار
من خار دارم، قد لبِ دار پاره‌م
مرگ زیر چهارپایم زد
می‌کنم لای آروارم دفنت
به لِی کشیدیم، طی کردیم راهو
میلی نموند بی‌رقیب
انگار زد بهتون ت-ت-ت-تریلی
هی
از رو خون ما نرو
سُرِه، تو لونت باش همون
تو خون و ماتم و غروب و دار
دفن شدن همه خونه‌ها
سرو تو خم کردی رو‌ به مزدورها
عرت رو بزن با پالون جدید
د بگو نرخ فروش آدمو
جمع‌تون کردن خونواده‌تون از کف خیابون‌ها
از کف خیابون‌ها کشیدیم حق خونواده رو
غرور ما برا فروش آدم‌ها تو سوز راه نبود
نبوغو کوبیدیم به جای همه
ولی کسی بهرام و سورنا نشد
ساعت زوزه‌ست و نیش
منتظریم تا که میش برسه
شعر، جرم، جنگ، جنگ
می‌خونیم بعد مرگ حتی نامیرا تا ابد
سُلطه، نُرم، سقف، مرز
معنی نداره واسه اونی که مرگو معامله کرد
شعر، جرم، جنگ، جنگ
می خونیم بعد مرگ حتی نامیرا تا ابد
سُلطه، نُرم، سقف، مرز
معنی نداره واسه اونی که مرگو معامله کرد
عقل و احساس و همه حواس همه به کار
ای امان از این روزگار، ما هنوز تو جنگیم
تا بهار کلی مونده راه
کلی نهال تو سرمای این شب تار تو خاک کردیم
نه قیل و قال کردیم، نه کسی رو خار کردیم
فقط گذار کردیم، همه رو دچار کردیم
تو ما رو نمی‌شناسی، تو ما رو نمی‌فهمی
ما یا جایی نمی‌ریم، یا بریم برنمی‌گردیم نه
تو ساعت گرگ و میش
رد می‌شم از خونه‌ی سرخم
رو خون پامالم
خونه خراب آوارم
خونه طوفان زده‌ها
خونه چوپان‌زده‌ها
از هر دیوار که باقی شد
هر خشت سلاخی شد
تو ساعت گرگ و میش
زدم بیرون از لونه مار
از خونه فقر و دروغ و شعار
از داغ دل ما تا بوسه دار
هر کسی راهی شد
کلی نقشه طراحی شد
چه جاها که به جای ما خالی شد
و فرهنگ ما سهم سپاهی شد
حیف!
منم بی‌راهه رویا
یه بداهه عریان
میون این کویر
زخمی‌ترین واحه دنیام
چادر سوگم از طاقه ترکان
عطر یه زوزه‌م از نافه گرگا
تنم خرابه‌ی پر راز
پر زوزه و خرناس
من یه جنگل متروکم
تو یه گم‌شدگی خودخواست
حس می‌شه رو دوشم سنگینی فردا
تا روز خروشم همنشین تنهام
دالان جرمم من
تالار سرخم نه
خار زیر پالانم
آزاده‌گرگم من
سرخم مثل مادر شب
سرخم‌ مثل آذر و رعد
سرخم مثل تاول و درد
سرخم مثل آخر خط
حقِ تویِ کُفرم من
زخم سرد و خشکم من
بلعیدم یه طوفانو
اما توی آرامش صبحم من
تیره‌م مثل دامن مرگ
تیره‌م مثل خاکم و سنگ
تیره‌م، چشماتو ببند
یا بیا تو باغ یا در باغو ببند
من زنده‌م، آب رو بند
طعم ناب رو ببند
آفتاب رو ببند
از رو صورت پاره و زخمی ما
با جراحت و جریده قاب رو ببند
بعد ولوله تو بیابون ستم
بعد زلزله ستون و طاقو ‌ببند
آخرین پنجره‌های رهای بی‌تاب
دیوارِ خراب رو ببند
دست و پامو ببند
جاده‌ها رو ببند
اگه می‌تونی دهن ما رو ببند
آخر بازی همینجاست
در بیت و میت و دربارو ببند
تا آخرین سربازو بزن
تا آخرین رگبارو ببند
همین درده و همین دغدغه‌ست
که نزدیک کرد ما رو به هم
Written by: Ali Khoddami, Ali Sorena, Bahram, Bahram Nouraei, Peyman Tavakoli
instagramSharePathic_arrow_out

Loading...