Cheshme Ma Roshan

چشم ما روشن عشق بی خبر آمده ای بعد عمری دوری از سفر آمده ای چشم ما روشن عشق چه عجب اینجایی دلمان پوسید از این همه تنهایی من زمستانم را، برف و پارو کردم خانه را پیش پات، آب و جارو کردم چای دم کردم تا، تو لبی تر بکنی پیش من بنشینی، خستگی در بکنی خانه ام ویران است، خانه ات آباد عشق من تو را میخواهم، هر چه بادا باد عشق زلف های مشکی، چشم های میشی با تو روشن شد این، کلبه درویشی خانه ام ویران است، خانه ات آباد عشق من تو را میخواهم، هر چه بادا باد عشق زلف های مشکی، چشم های میشی با تو روشن شد این، کلبه درویشی دل ما خانه توست، عشق تشریف بیار خانه دیوانه توست، عشق تشریف بیار خسته راهی چشم، عشق میخواهی چشم تو بگو میمانی، قدمت روی چشم خانه ام ویران است، خانه ات آباد عشق من تو را میخواهم، هر چه بادا باد عشق زلف های مشکی، چشم های میشی با تو روشن شد این، کلبه درویشی خانه ام ویران است، خانه ات آباد عشق من تو را میخواهم، هر چه بادا باد عشق زلف های مشکی، چشم های میشی با تو روشن شد این، کلبه درویشی