Lyrics
زهی ساکن شده در خانه دل
گرفته سر بسر کاشانه دل
تو آن گنجی که از چشم دو عالم
شدی مستور در ویرانه دل
دلم بیتو ندارد زندگانی
که هم جانی و هم جانانه دل
چو دل پروانه شمع تو گردید
شده شمع فلک پروانه دل
خراباتی است بیرون از دو عالم
مگر نشنیده ای افسانه دل
Lyrics powered by www.musixmatch.com