Lyrics

از تو که حرف میزنم به یاد تو، هرچی میگم ترانه میشه باغ بی برگی ما گل می کنه، دریایی از جوانه میشه همه دریچه ها رو به سپیده، شعر آفتابی می خونن بی هراس گزمه های شهر جادو، شبا مهتابی می خونن ای همه بودنم از تو همه گفتنم از تو وقتی حرف می زنم از تو جون می گیره تنم از تو جون می گیره تنم از تو تو که عشق لایزالی، جاری آب زلالی آفریننده ممکن از نهایت محالی از نهایت محالی از تو که حرف میزنم به یاد تو، هرچی میگم ترانه میشه باغ بی برگی ما گل می کنه، دریایی از جوانه میشه کلمات گم شده توی کتابا، دوباره معنا می گیرن موجای غریب و دور، از هم و تنها لهجه دریا می گیرن تو بگو تا که بجوشم روح خود را نفروشم آبی آینه ها را از تو لاجرعه بنوشم از تو لاجرعه بنوشم ای همیشه رو به رویم تو بگو تا که بگویم بشکن از معجزه عشق قفل سنگین گلویم قفل سنگین گلویم از تو که حرف میزنم به یاد تو، هرچی میگم ترانه میشه باغ بی برگی ما گل می کنه، دریایی از جوانه میشه کلمات گم شده توی کتابا، دوباره معنا می گیرن موجای غریب و دور، از هم و تنها لهجه دریا می گیرن
Writer(s): Babak Amini, Farid Zoland Lyrics powered by www.musixmatch.com
instagramSharePathic_arrow_out