Lirik

در کنار گلبنی خوشرنگ و بو، طاووس زیبا با پر صد رنگ خود مستانه زد چتری فریبا از غرورش هر چه من گویم، یک از صدها نگفتم نکته ای در وصف آن افسونگر رعنا نگفتم تاج رنگینی به سر داشت، خرمنی گل جای پر داشت در میان سبزه هر سو بی خبر ازخود گذر داشت هر زمان بر خود نظر بودش سراپا نخوتش افزون شد از آن چتر زیبا بی خبر از کاردنیا من که خود مفتون هر نقش و جمالم هر زمان پابند یک خواب و خیالم خوش بدم گرم تماشا چو شد ز شور او فزون غرور او پای زشتش شد هویدا هر کسی در این جهان باشد اسیر زشت و زیبا چو غنچه بسته شد، پرش شکسته شد تا بدید آن زشتی پا هر کسی در این جهان باشد اسیر زشت و زیبا من همان طاووس مستم، چتر خود نگشاده بستم یک جهان ذوق و هنر هستم ولی با صد دریغا سینه ای بی کینه دارم، روح چون آئینه دارم گنج شعر و شور و حالم، این همه نقدینه دارم جلوه آن مرغ شیدا، گفتة جان پرور من پای آن طاووس زیبا، این دل بی دلبر من در کنار گلبنی خوشرنگ و بو، طاووس زیبا با پر صد رنگ خود مستانه زد چتری فریبا از غرورش هر چه من گویم، یک از صدها نگفتم نکته ای در وصف آن افسونگر رعنا نگفتم
Writer(s): Yahaghi Yahaghi Lyrics powered by www.musixmatch.com
instagramSharePathic_arrow_out