Tekst Utworu

این بار من یک بارگی، در عاشقی پیچیده ام این بار من یک بارگی، در عاشقی پیچیده ام این بار من یک بارگی، از عافیت ببریده ام از عافیت ببریده ام دل را ز خود برکنده ام، با چیز دیگر زنده ام عقل و دل و اندیشه را، از بیخ و بن سوزیده ام از بیخ و بن سوزیده ام ای مردمان، ای مردمان، از من نیاید مردمی دیوانه هم نندیشد آن، کاندر دل اندیشیده ام دیوانه کوکب ریخته، از شور من بگریخته من با اجل آمیخته، در نیستی پریده ام در نیستی پریده ام من از برای مصلحت، در حبس دنیا مانده ام حبس از کجا من از کجا، مال که را دزدیده ام مال که را دزدیده ام در دیده من اندرآ، وز چشم من بنگر مرا زیرا برون از دیده ها زیرا برون از دیده ها، منزلگهی بگزیده ام منزلگهی بگزیده ام ای مردمان، ای مردمان، از من نیاید مردمی دیوانه هم نندیشد آن، کاندر دل اندیشیده ام در دیده من اندرآ، وز چشم من بنگر مرا زیرا برون از دیده ها زیرا برون از دیده ها، منزلگهی بگزیده ام منزلگهی بگزیده ام من از برای مصلحت، در حبس دنیا مانده ام حبس از کجا من از کجا، مال که را دزدیده ام مال که را دزدیده ام
Lyrics powered by www.musixmatch.com
instagramSharePathic_arrow_out