Nemidanesti

ورس ۱ میبرم هر طرفی عشق خطرناک تو را تا که آلوده کنم خاطره پاک تو را باد می آورد آرامش نمناک تو را آن دم ای عشق خودم را بکشم یا که تو را من چراغ شب دلگیر تو بودم همه عمر کشته بغض نفس گیر تو بودم همه عمر مهره بازی تقدیر تو بودم همه عمر من دیوانه به زنجیر تو بودم همه عمر کورس ۱ رد تو بر تن من بود و نمیدانستی قهر تو دشمن من بود و نمیدانستی وقت جان دادن من بود و نمیدانستی دوری ات مردن من بود و نمیدانستی آمدی یار شوی باعث آزار شدی آمدی در شب من خاطره ای تار شدی لحظه ی حرف زدن این همه دیوار شدی بی کسی کشت مرا تا تو خبردار شدی ورس ۲ مثل یک قایق بی پارو طوفان زده ام مثل یک سیب زمین خورده دندان زده ام مثل یک خاطره خمی باران زده ام گریه ای در چمدانم به خیابان زده ام به خیابان زده ام تا که به جایی نرسم میروم خسته و تنها تا که به جایی نرسم میروم تا ته دنیا که به جایی نرسم با همین جمله غمناک که به جایی نرسم کورس ۲ رد تو بر تن من بود و نمیدانستی قهر تو دشمن من بود و نمیدانستی وقت جان دادن من بود و نمیدانستی دوری ات مردن من بود و نمیدانستی آمدی یار شوی باعث آزار شدی آمدی در شب من خاطره ای تار شدی لحظه ی حرف زدن این همه دیوار شدی بی کسی کشت مرا تا تو خبردار شدی