Lyrics

من همان آوازه خوان مردم پاکم هنوز گرچه مشهور جهان خوانی مرا خاکم هنوز من همان آوازه خوان مردم پاک هنوز گرچه مشهور جهان خوانی مرا خاکم هنوز قصه ها دارم از آن شبهای شیرین شما قصه ها از ظلمت روزهای غمگین شما قصه صدها رفیق بی ریای میکده گاه آغوش و گهی از پا فتاده می زده این منم تنها رفیق آشنای هر زمان هر که بودم هر چه هستم با تو هستم بی گمان همنشین باوفای من تویی غمگسار این نوای من تویی یادگار خاطرات خوب من آشنای این صدای من تویی گریه کردی گریه ات را من به آهنگی سرودم خنده کردی شاد خواندم با تمامی وجودم هرچه کردی از محبت هر چه کردی از برایم همچو گل بر سر نهادم قدر دانستم ستودم گریه کردی گریه ات را من به آهنگی سرودم خنده کردی شاد خواندم با تمامی وجودم هرچه کردی از محبت هر چه کردی از برایم همچو گل بر سر نهادم قدر دانستم ستودم همنشین باوفای من تویی غمگسار این نوای من تویی یادگار خاطرات خوب من آشنای این صدای من تویی یادگار خاطرات خوب من آشنای این صدای من تویی
Writer(s): Viguen Derderian Lyrics powered by www.musixmatch.com
instagramSharePathic_arrow_out